(تأملی در پیامدهای آموزشی و تربیتی ناشی از بی توجهی به مفهوم علم و روش علمی)
علم چیست؟ تفکر علمی با تفکر روزمره، و زبان علمی با زبان روزمره ما چه تفاوتی دارد؟ آزمایش های علمی دقیقاً به ما چه می گویند؟ محدودیتهای روش علمی کدامند؟ یک آزمایش علمی چه شرایطی دارد؟ آیا نتایج آن به سادگی قابل تعمیم هستند؟ چه میزان دقتی در کسب این نتایج مورد قبول است و آنها را موجه می سازد؟ آیا در آموزش و تربیت شاگردان تنها به پرورش افرادی می پردازیم که مهارتهای فنی علوم را بلد باشند و مکانیک وار تکرار نمایند؟ چگونه می توان تفکر علمی و روحیه و مهارت تحقیق (به معنای دقیق کلمه) را در شاگردان تقویت کرد؟
اینها بخشی از سوالاتی هستند که ضرورت توجه به مفهوم دقیق دانش و علم و روش شناسی تحقیق را در فرایند یاددهی-یادگیری روشن می سازند. در این نوشتار قصد پاسخگویی به همه این پرسش ها را نداریم؛ بلکه ابتدا به بررسی مفهوم دانش یا دانایی در ادبیات علمی معاصر می پردازیم و سپس به بیان برخی پیامدهای ناشی از بی توجهی یا بدفهمی نسبت به مفهوم علم و روش علمی در فرایند آموزش و یادگیری اشاره می کنیم.
واژه دانایی (/دانش) در سنت حکمی ایران و معادل آن Knowledge در سنت فلسفی غرب به معنای نوعی آگاهی است که در پیوند با حقایق بنیادین جهان قرار دارد. مطابق با تعریف افلاطون دانایی (/دانش) باید دارای سه مولفه باشد: باور فرد به چیزی، صادق بودن آن باور و موجه بودن آن. از این رو دانایی (/دانش) را باور صادق موجه (True justified belief) تعریف کرده اند.