یادداشت های یک دانش جو

برای ساختن باورهایی استوارتر و ریشه دارتر

یادداشت های یک دانش جو

برای ساختن باورهایی استوارتر و ریشه دارتر

یادداشت های یک دانش جو

نوشتن برایم همچون مشق اندیشیدن است. می نویسم پس هستم!

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

خلاقیت برای زندگی

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۵ ق.ظ

creativity"آها خودشه"! تا به حال چندبار این واژه را به زبان آورده اید یا از دیگران شنیده اید؟ آیا همان وقتی نبوده است که ذهنتان درگیر مسئله ای بوده و ناگهان راه حلی به ذهنتان رسیده است یا بهتر است بگویم جرقه زده است؟ خلاقیت نوعی تفکر واگراست که در مقابل تفکر همگرا قرار می گیرد. واگرایی به این معناست که شما به دنبال راه حلها و ایده های متعدد، غیر معمول و تازه ای در ارتباط با یک موضوع یا مسئله می گردید و از راه و روشهای پیشین فاصله می گیرید تا بتوانید از زاویه جدیدی به موضوع نگاه کنید یا حتی زوایای پنهان آن را کشف کنید.

مقاله های زیر را از سایت خلاقیت برای زندگی برگزیده ام و به شیوه ای آزاد ترجمه کرده ام. امیدوارم مورد توجه علاقمندان قرار گیرد.

پنج راه برای افزایش خلاقیت در محل کار

 چارلی بنستون کینگ

شما یکسری کارمند با پس زمینه ها و تجربیات مختلف دارید، یک گروه متنوع که اگر به آنها فرصت بدهید پیشنهادات زیادی دارند. به امکانات [احتمالی] برای خلاقیت و نوآوری فکر کنید. بسیاری حتی به این راهها فکر نمی کنند که خلاقیت را در نیروی کاری به وجود بیاورند و در نتیجه امکانات زیادی را برای بهبود و نوآوری را از دست می دهند. با چند تغییر ساده می توان جنبه خلاقیت را در کارمندان پرورش داد:

1- یک بار در هفته از کارمندان خود بپرسید که به یک راهکار برای موثرتر کردن  و پربارتر کردن شغل خود فکر کنند. به بهترین نظر یک ساعت مرخصی در روز جمعه پاداش بدهید! این روش شربت خلاقیت را جاری می کند. سپس تصمیم بگیرید کدام ایده واقعگرا است و آن را به کار گیرید.

2- جلسات هفتگی برای طوفان فکری [یا بارش مغزی، یعنی نوشتن آزادانه ایده ها بدون ارزیابی آنها]  داشته باشید. به آنها بگویید که هیچ ایده بدی وجود ندارد. هنگامی که کارمندان فرصت ابراز نظر بیابند، از آنچه روی می دهد شگفت زده خواهید شد! به علاوه کارمندان نظرات یکدیگر را اصلاح کرده و بهبود می بخشند.بهتر است که حداقل یک موضوع عمومی برای این جلسات داشته باشید تا با این ملاقاتها تمرکزتان از دست نرود.

3- یک صندوق پیشنهادات تهیه نمایید. گاهی اوقات بهترین ایده ها ناگفته می ماند، چون کارمند خجالت می کشد یا می ترسد که باب موضوع حساسی را باز کند. با این شیوه آنها ناشناس می مانند. همه کارمندان راحت نمی توانند در گروه صحبت کنند و این کمبود اعتماد به نفس می تواند موجب شود که سازمان فرصتهای تازه را از دست بدهد.

4- با کارمندان یکی یکی در یک سیر منظم ملاقات کنید. بسیاری از کارمندان دوست ندارند در جمع صحبت کنند. برخی در یک گروه کوچک یا دو نفره راحت تر صحبت می کنند. مزایای این روش را از دست ندهید.

5- تیم های نوآوری تشکیل بدهید.

این تیم ها متشکل از سه یا چهار نفر برای آفریدن ایده های جدید در یک موضوع معین هستند.

 

شما می توانید پرواز کنید!

مارک هَمِر

اگر می خواهید در زندگی اجتماعی، کاری یا خلاق خود پرواز کنید، "پرواز کردن"به این معناست که قادر باشید تواناییهای بالقوه خود را به کار گیرید، اجازه دهید قدرت آفرینندگی شما جاری شود، و از منحصر به فرد بودن خودتان به عنوان یک فرد بهره برداری کنید.

از سوی دیگر اگر می خواهید بر بالای یک بام بروید، دستهای خود را باز کنید و در آسمان بپرید، آنچه شما را از پریدن باز می دارد چیست؟ این باور که شما می افتید و می میرید. و این یک باور بسیار خوب است!

قوه تخیل چیز بسیار قدرتمندی است. اگر از شما بخواهم در امتداد یک الوار 9 اینچ در 20 فوت راه بروید، راحت این کار را می کنید. اما تصور کنید که الوار مشابهی بین دو ساختمان نصب شده است. ایا همچنان درباره عبور از روی آن احساس خوبی دارید؟ شاید تصور کنید که می لغزید و سقوط می کنید.

«تصور شما ممکن است یک سد در برابر موفقیت در زندگی شما ایجاد نماید».

به دلیل شیوه تربیتی و نحوه زندگی که داشته ایم، همه ما در معرض این امر هستیم که : به همان شیوه های قبلی عمل کنیم، به همان مسیرهای قدیمی بیندیشیم و با همان مسائل قبلی مبارزه کنیم!

 ما همگی محصول محیط اطراف و تربیت مان هستیم. همگی بی نظیر و منحصر به فرد ، اما ساخته شده به وسیله عادات ذهنی مان هستیم. چنین عاداتی به طور جدی شما را باز می دارند.

آدمهایی که دچار فوبیا (ترس) یا خشم هستند یا رفتارهای اعتیادگونه دارند، همه این رفتارها تا حدودی مربوط به ترس است، معمولا ترس از شکست. غالبا گفته می شود اگر می خواهید زندگی تان را واقعا تغییر دهید باید ریسک کنید و این رفتارها، شیوه­های عادت­گونه ما برای اندیشیدن هستند که از شکست جلوگیری می کنند، چون مردم را از ریسک کردن باز می دارند- از تلاش برای ایجاد تغییر که ممکن است به شکست بینجامد.

«مردم برای موفقیت، موانع خودشان را ایجاد می کنند، چیزهایی که شما را از دستیابی و استفاده از اعتماد به نفس و نیروی درونی خودتان بازمی دارد».

چون این سدها با تصور ایجاد شده اند، با تصور هم می توانند برداشته شوند. به مدت دو هفته روزی پنج دقیقه فکر کنید، دست به آفرینش بزنید و جوری رفتار کنید که قبلا هرگز رفتار نکرده اید.

شروع به ایجاد تغییراتی در برنامه ریزی کنید، به جای تصور ایده های خود شکننده و خود محدود کننده، به ایده های مثبت، راه حل ها و موفقیت فکر کنید. اینگونه تصورمان را تغذیه می کنیم تا رشد کند و قوی تر و خلاق تر گردد. با انجام این کارها باور می کنیم که امکانات ما پایان ناپذیرند.

 

خلاقیت خود را رها سازید!

ویویَن بانتا

من غالبا کاردستی هایی را به عنوان هدیه تهیه می کنم و به افراد خانواده و دوستانی که قدر چنین هدایایی را می دانند، می دهم. در جشن تولد بهترین دوستم به او یک دست گردنبند، دستبند و گوشواره یاقوتی دادم. او خیلی خوشش آمد، اما پاسخی داد که بسیاری از مردم با یک تعریف حاکی از نارضایتی از خود می دهند: "تو خیلی بااستعداد هستی. من هرگز نمیتوانم این قدر خلاق باشم". این گفته مرا می کُشد!

او زنی است که معلم مهد کودک و مادر سه فرزند است و از راه اندازی فعالیتهای اقتصادی حمایت می کند. با اینکه ثروت چندانی ندارد، اما فقط به عنوان کسی که منزل او را دیده و آن را در حالی ترک کرده است که درباره زیبایی آن و اینکه چقدر استعداد او در طراحی داخلی رشک برانگیز است، با اشتیاق حرف می زنم. و او هنوز تصور می کند که خلاق نیست. من فکر می کنم بسیاری از ما نگاه محدودی به معنای خلاقیت داریم. ما اینجور یاد گرفته ایم که خلاقیت یعنی در نوشتن داستان خوب عمل کنیم یا در طراحی یا نقاشی عالی باشیم.

به نظر من خلاقیت حقیقی، یک شیوه اندیشیدن یا ادراک جهان و امکانات آن است. در این تعریف، خلاقیت نه تنها در نوآوری های مخترعین، بلکه در مهارت مدیریت زمان یک پدر یا مادر نیز وجود دارد: کسی که فرزندانش را در فعالیت های تحصیلی متفاوت شان هدایت می نماید، روغن ماشین را عوض می کند، نسخه ها را در داروخانه آماده می کند، خرید منزل را انجام می­دهد و یا در یک فاصله زمانی کوتاه شام را آماده می کند!

چگونه شما خلاقیت خود را رها می سازید؟ راههای زیادی وجود دارد، اما در اینجا پنج گام را که با موفقیت برای مراجعین ام استفاده نموده ام بیان می کنم:

گام 1: اراده کنید که خلاق باشید. در ابتدا باید تصور کنید که قالب ذهنی شما درباره آنچه می اندیشید، خلاق است. اگر خلاق شدن را برای خود غیرممکن می دانید، خلاق نخواهید شد. به انتخاب خودتان توجه و معین کنید که چه خلاقیتی خواهید داشت و با چه معیاری موفقیت خودتان را ارزیابی می کنید. مثلا خلاقیت شما در کدام یک از زمینه های موسیقی، هنر، شعر و .. است یا ممکن است راهکار جدیدی باشد که در محیط کار ارائه می دهید؛ شاید به معنای توسعه مهارت های آشپزی یا تغییر چیدمان منزل تان یا شاید دستاورد نو در یک رشته علمی یا پروژه های تحقیقاتی باشد.

گام2: افق نگاه خود را وسعت ببخشید. گاهی قوه تخیل ما نیازمند گسترش افق های ما است. برخی موارد عبارتند از:

-         بازدید از یک مکان متفاوت که می تواند یک شهر یا کشور جدید باشد؛ یا یک مغازه یا رستورانی جدید که معمولا از آنجا خرید نمی کنید.

-         خواندن مجلات و کتابهایی با موضوعاتی که معمولا مطالعه نمی کنید. به خاطر داشته باشید که این کار برای تغییر دیدگاه یا سرگرم شدن شما نیست، بلکه هدف این است که با نگاهی متفاوت به جهان بنگرید.

-         چیزهای جدید یاد بگیرید. به کلاس های مختلف بروید یا خودتان یک مهارت جدید را فرا گیرید. این راهی برای تحریک قوه تخیل شما و بالا بردن اعتماد به نفس است.

-         احساسات خود را اشباع کنید. طعم ها و بوهای مختلف را به وسیله غذاهای جدید امتحان کنید، رنگهای متفاوت استفاده نمایید، به موسیقی هایی گوش دهید که عموما گوش نمی کنید (البته از نوع مجازش!!).

گام3: شجاع باشید و جهش کنید! بخشی از جستجوی خلاقیت این است که خود را به مخاطره بیندازید و شجاعت کسب کنید. هر نوع تلاشی در این راه ارزشمند است.

گام4: پس از چند شکست، انتظار پیشرفت را داشته باشید. ترس از شکست یکی از دلایلی است که باعث می شود مردم از تلاش برای خلاقیت دست بکشند. یک بار یا حتی به دفعات زیاد شکست خوردن، مساوی با شکست کامل نیست. اگر این باور درست بود، هیچ یک از ما راه رفتن را یاد نمی گرفتیم! شکست می تواند فرصتی برای یادگیری، پیشرفت و حتی فرصتها و ایده های تازه را فراهم آورد. بسیاری از شکستهای جهان منجر به اختراعات باورنکردنی شده است. ادیسون بیش از 50000 بار تلاش کرد تا باتری آلکالین را بسازد که امروز هنوز از آن استفاده می کنیم. پس تنبلی را کنار بگذارید!

گام 5: دستاوردهایتان را شناسایی کنید. هیچ تلاش یا پیشرفتی را که در راستای رهاسازی خلاقیت خود انجام می دهید، کوچک نشمارید.

نظرات (۲)

۱۳ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۵ حامد صفایی پور
سلام 
ممنون خانم یوسفی 
مطلب برانگیزاننده ای بود! ترجمه هم روان بود. 
بهتر است لینک منبع را هم بدهید 
درود 
پاسخ:
سلام
با کلیک روی نوشته قرمز رنگ "خلاقیت برای زندگی" به سایت مورد نظر می روید.
۱۸ اسفند ۹۳ ، ۰۷:۵۲ الهه رضایی
سلام
خانم یوسفی عزیز
خوشحالم که بالأخره به همکاری برخوردم که به غیر از کار، به چیزهای دیگری هم می اندیشد و مهم تر از آن وبلاگی به این خوبی دارد.
پاسخ:
سلام خانم رضایی عزیز
ممنون از اظهار لطف و محبت شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی