شاید این مسئله بارها و بارها یکی از دغدغه های شما هم بوده است: پیدا کردن یک فضای مناسب به عنوان دفتر کار موقت، یا مکانی برای انجام کارهای گروهی و برگزاری جلسات آموزشی یا کاری. یافتن چنین مکانی با امکانات قابل قبول و هزینه مناسب کار سختی بود تا اینکه امروز با "هنایش" آشنا شدم!
پیش از این برای برخی جلسات با دوستان و همکاران مجبور بودیم در پارک یا برخی مراکز فرهنگی مذهبی وعده کنیم. اما هیچ کدام مناسب نبود و امکانات و شرایط اولیه را نداشت. اما "هنایش" چیست؟
در تارنمای هنایش این چنین آمده:
وجود چنین فضای کار گروهی در اصفهان واقعا غنیمت است. برای تیم طراح و اجرایی هنایش آرزوی موفقیت دارم.
توضیحات بیشتر را می توانید در www.hanayesh.ir بخوانید.
آیا تا به حال برای تان پیش آمده که برای خرید کتابی مناسب درباره موضوع مورد نظرتان سردرگم باشید؟ یا بخواهید مطالعه کتابی را به دیگری توصیه کنید، اما ندانید چگونه این کار را انجام دهید؟ کلید حل این مشکل، یادداشت های «مرور یا معرفی کتاب» (Book Review) است. اما «معرفی یا ریویوی کتاب» چه ضرورت یا فایده ای دارد؟
بسیاری از ما معرفی کتاب را کار با اهمیتی نمی دانیم یا به علت آشنا نبودن با شیوه ها و استانداردهای آن، از این کار طفره می رویم (!). در حالی که معرفی یک کتاب می تواند شناخت قابل قبولی از آن کتاب برای مخاطبان فراهم آورد و آنها را به مطالعه ترغیب کند یا در انتخاب کتاب مورد نیاز در یک زمینه خاص، راهنمایی سودمند باشد و آنان را از سردرگمی برهاند.
به احتمال زیاد همه شما تجربه خلاصه کردن یک کتاب را داشته اید یا در نشست های نقد و بررسی کتاب شرکت کرده اید، اما «معرفی» با «خلاصه کردن» و «نقد کردن» کتاب یکسان نیست، هر چند ترکیبی متناسب از خلاصه کردن و نقد کتاب را دربر می گیرد. در معرفی کتاب، ضمن خلاصه کردن محتوای کتاب، قصد مولف از نگارش کتاب مورد بررسی قرار می گیرد و ارزیابی شما درباره اینکه مولف تا چه اندازه در رسیدن به مقصود خود موفق بوده است، بیان می شود.
"تفکر نقادانه یک حوزه میان رشته ای علمی است؛ دربردارندۀ شماری آمادگی ها، دانش ها و مهارت ها، که می خواهد کیفیتِ اندیشیدن فرد را ارتقاء بدهد. این آمادگی ها فرد را به سنجیدن باورها، گفته ها و شنیده ها متمایل نموده، و آن دانش ها و مهارت ها، او را در تحقّق این هدف کارا و ورزیده می کند. هدف این است که هر فرد سنجیده تر فکر می کند و برای این هدف، ترفندها و مهارت های لازم را در چنته داشته باشد. ...
اما این کتاب قرار است چه کمکی به خوانندگان کند؟ این کتاب قرار است به خواننده کمک کند تا در نقد و بررسی هر گفته یا نوشته، با دقت، آگاهی و روش مندی بیشتر و بهتری عمل کند. ما باید محتوا را بفهمیم، دانستهها را هضم کنیم، مفاهیم کلیدی را بیرون بکشیم و ادعاهای زیربنایی و روبنایی را تشخیص دهیم تا به ایدهها، نتایج و دانستههای جدیدی دست یابیم. چنین فعالیتهایی نیازمند ورزیدگی در سبک سنگین کردن دلایل (استدلال ورزی نقادانه) است ...".
نوشته بالا بخشی از پیشگفتار کتاب "تیزفکری، مهارت فهم و سنجش استدلال" است که توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهران منتشر شده است. گروه فلسفه برای کودک (فبک) این پژوهشگاه، اقدام به انتشار یک مجموعه درسنامه 12 جلدی با عنوان "مجموعه آموزش مربی فلسفه برای کودکان و نوجوانان" نموده است. درسنامه "تیزفکری" دوازدهمین جلد این مجموعه است که توسط جناب آقای دکتر حامد صفایی پور با همکاری بنده نوشته شده است.
ساختمانی را در نظر بگیرید که از مصالح و مواد مرغوب و باکیفیت ساخته شده اما معماری مناسب و مستحکمی ندارد؛ و ساختمان دیگری که دارای مصالح بی کیفیت اما معماری مناسب است. کدام یک از این دو را برای زندگی ترجیح می دهید؟
ممکن است بگویید: هیچکدام! هیچ یک از این خانه ها مقاومت و استحکام لازم را ندارد؛ یکی از لحاظ مصالح و دیگری از لحاظ معماری و مهندسی.
حق با شماست! همین مطلب را می توان درباره اندیشه و ذهن آدمی گفت. همه ما باورها و اندیشه هایی داریم که آنها را به شیوه های گوناگون کسب کرده ایم. «اندیشه ها» و اطلاعات دریافتی همچون مصالح و مواد خامی هستند که در فرایند «اندیشیدن» روزانه ما به کار می روند و می توانند منجر به تولید اندیشه ها و اطلاعاتی جدید شوند.
اندیشه ها و نظریات گوناگون «فرآورده» اند و اندیشیدن «فرایندی» که بر روی آنها انجام می شود و به بیان دیگر نحوه «چیدمان» و «معماری» اندیشه ها را نشان می دهد.
متن پیش رو بخشی از مصاحبه استاد ملکیان با عنوان "علی شریعتی در نگاه مصطفی ملکیان" است. وی در این بخش به این مسئله می پردازد که اساساً نوع نگاه ما به مقوله کار و اهمیتی که برای آن قائلیم یک مسئله فرهنگی است و از این رو فرهنگ سازی در این زمینه، مقدم بر اقدامات اقتصادی و سیاسی است.
"... کار فرهنگی وقتی صورت میگیرد که شما در مواجهه با مردم از نیروهای باوراننده استفاده کنید نه از نیروهای انگیزاننده یا نیروهای وادارنده، هر وقت شما با نیروی باوراننده با مردم مواجه شوید کار فرهنگی صورت میگیرد و آن وقت میتوانید امیدوار باشید که ملتی متفاوت پدید بیاید. البته با کُندی و با تدرج فراوان. مثال خوبی بزنم، تا مردم کار را فقط برای درآمدش دوست دارند (که این در گذشته هم وجود داشته و اکنون هم وجود دارد) اگر منابع اقتصادی کشور ما 10برابر و اگر اقتصاددانان و برنامهریزان اقتصاد کشور ما هم نسبت به الان قدرت فکری و علمیشان صدبرابر شود، باز هم اقتصاد ما سامان نخواهد پذیرفت، چرا؟
اشاره: "حدسهایی درباره سی سال بعد: چشمانداز تغییرات دینی در ایران" عنوان سخنرانی محمدرضا جلائی پور در نشست کانون پژوهش و گفتگو در دانشگاه یو.سی.ال. لندن است که پس از انتشار در شماره ششم مجله "سخن ما" (اسفند1393) برای بازنشر در اختیار دین آنلاین قرار گرفته است. جلائی پور این حدسها را بر اساس مجموع دریافتها، بصیرت و بینش جامعهشناختیِ برآمده از شناخت خود از جامعه ایران و ادبیات جامعهشناسی دین، فراتحلیل دهها پژوهش و پایاننامهی دردسترس درباره وضعیت و تغییرات دینی در دهههای گذشته در ایران و جوامعی که ساختار اجتماعیِ مشابهتری دارند و نیز توجه به اشتراکات تغییراتِ خُرد/فردی و کلان/نهادی در سایر سنتهای دینی و زمینههای اجتماعی مطرح کرده است.
***
حدسهایی درباره سی سال بعد: چشمانداز تغییرات دینی در ایران
|محمد رضا جلایی پور|
پژوهشگر جامعه شناسی دین
درآمد
سی سال بعد وضعیت دین و دینداری در ایران چگونه است؟ پیچیدگی و غنای واقعیتهای دینی و تغییرات آن در ایران چنان زیاد و ادبیات مطالعات تجربی و روندیِ معتبر در این زمینه به قدری نحیف و فقیر است که به دست دادن توصیف و تبیینی در حد امکان واقعنگرانه از شرایط کنونی نیز کار دشواری است، چه رسد به گمانه زدن دربارهی آیندهای که تا حدی تحت تأثیر پیامدهای ناخواستهی رخدادها و فرآیندهای پیچیدهی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادیِ پیشبینیناپذیر شکل میگیرد.
این کتاب نوشته فردریک لونوآر اندیشمند فرانسوی است که توسط قدرت الله مهتدی به فارسی ترجمه شده و انتشارات فرزان روز آن را منتشر کرده است.
این اثر، هم سرگذشت نامه سه شخصیت سقراط، حضرت عیسی(ع) و بودا را در بر می گیرد و هم مطالبی درباره تعالیم و اندیشه آن را شامل می شود. در کتاب «سقراط، عیسی، بودا: سه آموزگار زندگی» به ناگفته هایی از اندیشه و زندگی این سه شخصیت پرداخته شده است. نویسنده همچنین به این نکته اشاره کرده که اگر این سه در میان مردم امروز زندگی می کردند، پاسخ شان به پرسش هائی که فراروی عصر ماست چه بود.
این کتاب دو بخش اصلی دارد که در بخش نخست، لونوآر به هویت و منش این سه چهره پرداخته و در بخش دوم به سخنان شان با مردم امروز جهان.
---------------------------------------------------------------------------
به نقل از خبرگزاری مهر: http://www.mehrnews.com/news/2482333
اشاره: آنچه خواهید خواند بخشی از مصاحبهی تلویزیونی استاد شهید مطهری است که دربارهی "اسلامیت و جمهوریت" در جمهوری اسلامی؛ در فروردین 1358 انجام شده است. آنچه در این مصاحبه نیازمند تامل جدی است تاکید ایشان بر آزادی اندیشه و مجال دادن به ابراز عقاید متفاوت و حتی مخالف است. از نظر ایشان وجود فضای گفتگو، آزاد اندیشی و تضارب آراء تضمین کننده بقای جمهوری اسلامی (و هرگونه دیدگاه، مکتب و نظام) است.
... همانطوری که رهبر و امام ما مکرر گفتهاند در حکومت اسلامی احزاب آزادند، هر حزبی اگر عقیدهی غیر اسلامی هم دارد، آزاد است. اما ما اجازهی توطئه و فریبکاری نمیدهیم.
احزاب و افراد در حدی که عقیدهی خودشان را صریحاً میگویند و با منطق خود به جنگ منطق ما میآیند، آنها را میپذیریم. اما اگر بخواهند در زیر لوای اسلام افکار و عقاید خودشان را بگویند ما حق داریم که از اسلام خودمان دفاع کنیم و بگوییم اسلام چنین چیزی نمیگوید. حق داریم بگوییم به نام اسلام این کار را نکنید.
همزمان با تغییراتی که از گذشته تا حال در عرصه های گوناگون جامعه به وقوع پیوسته است، دیدگاهها و نظامهای آموزشی نیز دستخوش تحولات بی شماری شده اند. یک نظام آموزشی در صورتی می تواند پویایی و بالندگی خود را حفظ نماید که موسسات و نهادهای آموزشی آن، وظایف خود را در هر سه حوزه آموزش، پژوهش و ارائه خدمات به نحو مطلوبی انجام دهند.
یکی از مفاهیمی که به تازگی وارد عرصه های دانشگاهی شده است، مفهوم "دانش پژوهی"[1] به ویژه دانش پژوهی آموزشی است. با گنجانده شدن این مفهوم در ماده یک آیین نامه ارتقاء رتبه علمی اعضای هیأت علمی به عنوان یکی از معیارهای پیشرفت و ارتقاء آکادمیک، زمینه بسیار مناسبی برای آشنایی و عملیاتی شدن این مفهوم در جامعه دانشگاهی کشور فراهم شده است. هدف این نوشتار معرفی مفهوم دانش پژوهی و دلایل توجه به آن در نظام آموزش عالی است.